تعریف
موشن گرافیک Motion Graphic از دو واژهی «موشن» به معنای حرکت و «گرافیک» به معنای تصاویری همچون وکتورها و تصاویری که عموماً با برنامههای گرافیکی همچون فتوشاپ، ایلستریتور، کورل دراو و … ساخته میشوند، تشکیل شده است. موشن گرافیکها اصولاً به همراه صدا توسط برنامههایی مالتی مدیا همچون ادوبی افترافکت ساخته میشوند.
John Withney اولین کسی بود که کلمهی موشن گرافیک را وارد فرهنگ لغات مربوط به دنیای مالتیمدیا کرد.
موشن گرافیک را میتوان اینگونه تعریف کرد: دانش ادغام تصاویر و حرکت آنها به همراه صدا که در ساخت تیزر تبلیغاتی، انیمیشنهای دوبعدی، برنامه های آموزشی و…کاربرد دارد و عدم نیاز به دوربین، نور، فیلمبرداری و عدم نیاز به بازیگر و استفاده از رنگ های جذاب، تصاویر گرافیکی متنوع و خلق افکتهایی با جذب مخاطب همگی دلایلی هستند که موشن گرافیک امروزه جزو پرطرفدارترین روشها به ویژه برای تبلیغات مورد استفاده است.
اگر چه این فرم هنری برای چندین دهه بیاهمیت شده بود، ولی در سالهای اخیر در زمینهی مهارتهای تکنیکی، جهشهای کمیتی زیادی داشته است. اخیراً با توجه به اینکه امروزه رسانهها نقش بسیار بزرگ و با اهمیتی در زندگی پیدا کردهاند، موشن گرافیک جایگاه ویژهای پیدا کرده و به عنوان ابزاری مناسب برای انتقال محتوا در دنیای بصری امروز شناخته میشود.
بهطور معمول زمان آمادهسازی یک موشن گرافیک باکیفیت به نسبت پایینتر از سایر سبکهای ویدیویی است. همینطور قیمت تولید موشن گرافیک به نسبت پایینتر از سایر روشهاست. برای مثال قیمت تمام شدهی موشنِ فلت بسیار کم است.
در ابتدا از موشن گرافیک برای متحرکسازی آرم و لوگوی شبکههای تلویزیونی، کمپانیهای سینمایی و برخی دیگر از شرکتها یا رویدادها استفاده میشد. اما کمکم دامنهی استفاده از گرافیک متحرک گسترش یافت و برخی از تکنیکهای سینمایی و فیلمسازی، همچون صداگذاری حرفهای نیز به آن وارد شد. آنگونه که امروزه موشن گرافیک نقش ویژهای در تبلیغات و اطلاعرسانی رسانهای و فیلمسازی یافته است.
طراحی گرافیک حرکت، به بیش از چند ابزار نیاز دارد. تکنیکهای به کار رفته در این هنر بستگی زیادی به طراح دارند. اغلب گرایشها به این است که چه تکنیکهایی چه موقع به کار میروند.
یک طراح حرکت، شخصی کار آزموده در طراحی گرافیک سنتی است که میتواند عناصر زمان، صدا و فضا را با مهارت و دانش طراحی خود ترکیب کند. طراحان حرکت میتوانند با پیشینههای فیلمسازی یا انیمیشن باشند.
تاریخچهی موشن گرافیک مربوط به اوایل سال ۱۸۰۰ است. در این سال اولین تجهیزات انیمیشن مانند کتابهای فلیپ برای تولید حرکت از طریق طراحیهای متوالی ایجاد شدند؛ اما انیمیشن واقعاً تا شروع فیلمبرداری از بین نرفت. اولین اعتبار شروع موشنگرافیک و انیمیشن را نمیتوان به هیچیک از افراد بهطور خاص نسبت داد؛ زیرا انواع مختلفی از پروژههای انیمیشن در همان زمان در حال تولید هستند. «مارسل دوشامپ»، «والتر روتمن» و آثار «فرناند لگر» همه تجربههای بزرگی را در ترکیب تکنیکها و رسانهها برای فیلمهای موشن نشان میدهند. اگرچه هیچ سازندهی شاخصی در گرافیک حرکتی وجود ندارد، افراد زیادی وجود داشتند که پیشگامان این میدان بودند. مانند Saul Bass، پابلو فرو و جان ویتنی.
شاید اولین باری که موشن گرافیک به شیوهی امروزی آن به کار گرفته شد، هنگامی بود که فیلمهای سینمایی طولانی مدت در سینماها اکران شدند. در آن زمان عنوان فیلم با استفاده از تکنیکهای موشن گرافیک روی پردهی سینما به نمایش در میآمد.
این کاربرد موشن گرافیک به صورت عمده در اوایل سدهی ۱۹۰۰ میلادی با اکران فیلم هایی چون “سرقت بزرگ قطار” و “آلیس در سرزمین عجایب” (۱۹۰۳) آغاز شد. این نوع استفاده از موشن گرافیک برای تیتراژ ابتدایی فیلمها از همان زمان تبدیل به یک استاندارد شد. به طوری که در حال حاضر هم از موشن گرافیک برای نمایش عنوان فیلم استفاده میشود.
از دههی ۱۹۲۰ میلادی استفاده از موشن گرافیک در تیتراژ ابتدایی فیلمها پیشرفت بسیاری کرد. از آن زمان به جنبهی زیباییشناختی و روایت داستان فیلمها اهمیت زیادی داده میشد. برای همین هنگام ساخت موشن گرافیک برای فیلم از اشکال هندسی نامعمول و انتزاعی استفاده میشد.
تا دههی ۵۰ میلادی با توسعهی تکنولوژی، تکنیکهای جدیدی برای خلق انیمیشن و تصاویر متحرک به دست آمد و تیتراژهای ابتدایی فیلمها به سطح بالاتری رسیدند. در طول این سالها به نظر میرسید که هر عنوان فیلم که با کمک موشن گرافیک ساخته شده بود، گوی سبقت را از نمونههای قبلی میرباید.
از همان اوایل قرن بیستم تیتراژهای ابتدایی فیلمها برای توصیف حال و هوای فیلم ضروری بودهاند. به عنوان مثال حروف سیاهرنگ و بزرگ و خشن برای فیلمهای ترسناک به کار برده میشدند، در حالی که حروف ظریف و خوشخط برای فیلمهای رومانتیک استفاده میشدند.
انواع موشن گرافیک
موشن گرافیک را میتوانیم در انواع مختلف زیر دستهبندی کنیم که هر کدام از آن ها کاربرد خاص خود را دارند:
- سیال (Fluid)
- ارگانیک (Organic)
- برداری (Vector)
- دستی (Hand Drawn)
- کلاژ (Collage)
- فیلم (Film)
موشنگرافیک را همچنین می توانیم در دستهبندیهای دیگری از جمله دو بعدی و سه بعدی نیز قرار داد.
بعضی موشنگرافیکها توضیحی هستند و اهداف مختلفی دارند. این توضیح ممکن است مربوط به اطلاعات یک محصول باشد یا مربوط به یک سرگذشت اجتماعی؛ از این رو گاهی از صداپیشه یا گوینده هم در آنها استفاده میشود. امروزه مردم تنبلتر از گذشته هستند و ترجیح میدهند دربارهی یک محصول یا موضوع معین ویدیو تماشا کنند تا اینکه آن مطالب را در وبسایتها و کتابها مطالعه کنند. یکی از نمونه کاربریهایی که در این گونه از موشن گرافیکها توانسته جای خود را در بین مخاطبان باز کند، موشن گرافیکهای مرتبط با بازاریابی محصول هستند. در این دسته از موشن گرافیکها کاربردهای یک محصول و یا دستورالعمل استفاده از آن برای مخاطبان شرح داده میشود. دسته دیگر از موشن گرافیکها در طراحی آرمها و لوگوها استفاده میشوند. در این گونه، لوگوی موردنظر به صورت یک آیکون متحرک طراحی میشود و توجه مخاطبان را به خود جلب میکند. این خاصیت معمولاً سبب میشود تا برندهای شرکتها به صورت پویاتری جلوه کند و در ذهنها بیشتر ماندگار شود. دستهی دیگری از موشن گرافیک ها به فیلم، سریال و برنامههای تلویزیونی اختصاص دارند. در این گونه از موشن گرافیکها، فیلمهای بلند و سریالهای طولانی چند قسمتی با استفاده از نرمافزارهای ساخت موشن گرافیک ساخته میشوند و برای مدتها مخاطبان را به خود سرگرم میکنند. البته ساخت فیلم با موشنگرافیک کار نسبتاً زمانبری است و به یک همکاری تیمی منسجم و مستمر نیاز دارد؛ چرا که طراحی کاراکترها و برنامهریزی حرکتها باید برای ثانیه به ثانیهی فیلم و برای اجزای مختلف کاراکترها مانند اعضای بدن، موها و حتی مژهها و پلکها انجام شود. نوع دیگری از موشن گرافیکها به ویدیوهای سه بعدی اختصاص دارند که برای واقعیتر کردن تعاملات با مخاطبان از آنها استفاده میشود.
نرم افزار ساخت موشن گرافیک
نرمافزارهای بسیار متنوعی وجود دارد که در ساخت موشن گرافیک از آن ها استفاده میشود. نوع نرمافزارهای انتخابی برای ساخت موشن گرافیک را نوع نیاز به پروژه تعیین می کند که از پروژهای به پروژهی دیگر میتواند متفاوت باشد. از جملهی مهمترین نرمافزارهای ساخت موشن گرافیک میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
- اپل موشن Apple Motion
- ادوبی افتر افکت Adobe After Effects
- ادوبی پریمیر پرو Adobe Premier Pro
- سینما فور دی Cinema 4D
- ادوبی اسپارک ویدیو Adobe Spark Video
- لایت ویو تری دی LightWave 3D
- فاینال کات پرو Finalcut Pro
- مایا Maya
- تری دی استودیو مکس ۳D Studio Max
- اتو دسک کامباسشن Autodesk Combustion
- اوید اکسپرس Avid Xpress
- ادوبی انیمیت Adobe Animate
کاربردهای موشن گرافیک
تیزری که با استفاده از موشن گرافیک ساخته میشود از آنجا که از عنصرهای بصری گرافیک استفاده میکند، تأثیر سریع بر روی مخاطب میگذارد و مورد جلب توجه وی میشود، به مانند سایر آثار گرافیکی، موشن گرافیک مینیمال و نشانه محور است، این دو ویژگی که ذکر شد سبب میشود که موشن گرافیک کاربرد فراوانی در انواع فیلمها با هدفهای گوناگون از جمله برندینگ و آموزشی داشته باشد.
هنگامی که در موشنگرافیک از رنگ، حرکت، بافت و فرم خاصی استفاده و با صدا و موسیقی ترکیب میشود، موجب ثبت برند مورد نظر و عناصر آن از جمله لوگو در ذهن مخاطب شده و در ناخودآگاه وی باقی میماند. در اکثر شبکههای تلویزیونی برای این که برند و لوگو در قسمت های مختلف برنامه هویتسازی شود و آن را ماندگار کند، به طور معمول از موشنگرافیک بهره گرفته میشود که تأثیر فراوانی هم دارد.
سادگی موشن گرافیکها به همراه موجز بودن آن و بهره گیری از سمبلها سبب شده است که استفاده از آن در هدفهای آموزشی کاربرد بسیار زیادی داشته باشد و برای مخاطبان در معرفی یک ایده و فرآیند میتواند بسیار تأثیرگذار باشد.
تفاوت انیمیشن و موشن گرافیک
– درخواستکنندگان متفاوتی دارند
– محل اکران و عرضهی آنها متفاوت است.
– ساختار محتوایی آنها تفاوت دارد.
انیمیشنها بیشتر برای نشان دادن یک روایت و داستان و شخصیتهای مختلف کاربرد دارند و بیشتر توسط سینماگران درخواست میشوند. برای همین به محض دیدن شخصیتهای غیر زنده اولین چیزی که به ذهنمان میرسد انیمیشن است. برای همین انیمیشن بیشتر در سینما و سرگرمی استفاده میشود.
ولی تیزرهای موشن گرافیک بیشتر برای تبلیغات تجاری و بزرگ کردن یک برند ساخته میشوند و درخواستکنندگان آن گستردهتر هستند و مکان نمایش آنها نیز گستردهتر (فضای مجازی، همایشها، نمایشگاهها و…) است.در موشن گرافیک هدف بیشترین تأثیر در کمترین زمان است و از داستانسرایی و حرف طویل و دراز پرهیز میشود.
زمان نمایش
بزرگترین تفاوت انیمیشن و موشنگرافیک در مدت زمان نمایش آنهاست. انیمیشن برای کارهای سینمایی و طولانی استفاده میشود و یک فیلم انیمشین بعضاً مدتزمانی حدود ۲ ساعت دارد. اما مدتزمان موشنگرافیک بسیار کوتاه و در حدود یک دقیقه است. حال آن که ممکن است برای تیتراژ ابتدایی و انتهایی یک فیلم یا انیمیشن از تکنیک موشن گرافیک استفاده شود.
سریالی بودن انیمیشن
انیمیشن را بیشتر در فیلم وسریالهای تلویزیونی میبینید و قابلیت ادامهدار بودن را دارد ولی موشن گرافیک به صورت کوتاه و چند دقیقهای ست که هیچ مفهوم ادامهداری ندارد. درواقع تداوم و توالی یکی دیگر از ملاکهای تشخیص تفاوت انیمیشن و موشن گرافیک است.
هزینه تولید انیمیشن و موشن گرافیک
هزینهی تولید این دو به شدت متفاوت است. معمولاً برای تولید یک فیلم یا سریال کارتونی میلیونها تومان هزینه و ماهها زمان نیاز است در حالیکه تولید یک موشن گرافیک بسیار کمهزینهتر و راحتتر است.
برای بیان تفاوت موشن گرافیک و انیمیشن ، باید کاربرد هرکدام را دانست و بر اساس آن، بهترین انتخاب را انجام داد. به طور کلی اگر داستانی دارید که مشکلی را مطرح و سپس حل میکند، حول یک شخصیت قابل مطرح شدن است و مخاطبان آن افراد هستند، انیمیشن گزینهی مناسب شما خواهد بود. از طرف دیگر اگر به تصویری بزرگتر که فراتر از تجربههای فردی است چشم دارید، اطلاعات و آمارهای زیادی قرار است ارائه شوند، یک پروسه کلی را میخواهید توضیح دهید و مخاطبتان عمدتاً دیگر سازمانها هستند، میتوانید به ساخت یک موشنگرافیک فکر کنید. انتخاب سومی که پیش روی شماست، ترکیب این دو روش به منظور بهرهمندی از مزایای هر دو است. در آخر همهی این مسائل به نیاز و هدف شما و داستانی که قصد روایتش را دارید بستگی خواهد داشت.